تغییر رهبری در ایران در دست بررسی است

-
خبرگزاری نووستی که یک خبرگزاری رسمی روسیه است، در تفسیری که روز سوم تیر ماه انتشار داده است، نوشته است که موضوع «تغییر رهبری» در میان رجال عالی مقام ایرانی در دست بررسی است.
تفسیر این خبرگزاری را که زیر عنوان «عملیات نجات نظام ولایت فقیه در ایران» نگاشته شده، در زیر می خوانید:

اوضاع در جمهوری اسلامی ایران به طور حتم در مرحله حساسی قرار دارد. اغلب در چنین شرایطی حل اوضاع بسیار غیر منتظره هم هست. روحانیون بلندپایه ایران آماده بررسی مسئله تغییر رهبری دائم العمر آیت الله "سید علی خامنه ای" هستند.
بر اساس گزارش برخی از رسانه های گروهی، مقامات ایرانی در شرایط دو دستگی در میان رجال مملکتی امکان و پیامدهای تغییر رهبری را ارزیابی می کنند. در کل چنین سناریویی مغایر قانون اساسی ایران نیست. به همین خاطر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی شورای خبرگان رهبری مرکب از ٨۶ روحانی عالیربته را در نظر گرفته که مسئله بررسی و تغییر رهبر در صورت ناتوانی جسمانی و یا شرایط غیر مترقبه در ایران را بر عهده دارند.
بدون تردید در چنین شرایطی چهره "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" رییس جمهور اسبق و رقیب اصلی آیت الله خامنه ای، در میان رجال ایرانی، بسیاری کلیدی است. رفسنجانی در حال حاضر ریاست شورای خبرگان رهبری و مجلس تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد.
گزینه تغییر رهبر انقلاب به خودی خود طی تاریخ سی ساله انقلاب اسلامی ایران بی سابقه است. البته نه به خاطر اینکه آیت الله خامنه ای بلافاصله بعد از "امام خمینی" بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران به رهبری رسید. مسئله جای دیگری است. بعید به نظر می رسد که در آستانه این وقایع به ذهن کسی خطور می کرد که ممکن است کار به تغییر رهبری منتهی شود. موقعیت و حکم رهبری مادام العمر از ابتدا مفهوم خدشه ناپذیری و صلاحیت عملکرد دارنده آن را در خود دارد که به نوبه خود رهبر را از هرگونه شک و ظن دور می کند. اما اینک بحث تغییر رهبری در میان است. چه اتفاقی افتاده است؟
انتخابات در ایران نشان داد که نه تنها دو دستگی میان رجال سیاسی و روحانیون رخ داده بلکه جامعه نیز در کل به دو دسته تبدیل شده است. این در حالیست که بحران اصلی جامعه ایران نه بر اثر اختلاف در روش های اصلاح طلبان و اصول گرایان در زمینه های اقتصادی و سیاست خارجی بلکه بر اثر جسارت کسانی رخ داده که خود را فریب خورده بشمار می آورند. خیابان ها بیشتر از دانشجویانی پر شده که "تب" مقابله میان اطلاح طلبان و اصولگرایان را بوجود آورده اند. خیابان ها در آتش فریب خوردگان می سوزند. حال این مسئله تا چه اندازه برای رژیم خطرناک است؟
سیستم "مردم سالاری" که توسط روحانیون شیعی ایران طراحی شده به نوع خود منحصر بفرد است. این سیستم آمیزه ای از ارزش های اجتماعی متمایل به دموکراسی با در نظر گرفتن بی چون و چرای ارزش های اجتماعی اسلامی است.
روشن است که ایران با پیروی کامل از فرایض اسلامی طبیعتا به کشوری فقهی مبدل شده که ایدئولوژی و سیاست آن کاملا بر اساس قوانین شرعی تنظیم شده اند. همه چیز می توانست مساعد باشد اما در شرایط رشد روز افزون تورم و افزایش روند بیکاری، مناقشه میان "آحاد مردم" و رژیم دور از انتظار نبود. نیاز به عاملی بود که جریان "خیابان ها" را منجر شود.
انتخابات ریاست جمهوری هم در حقیقت همان محرک لازم بود. برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران مردم خواستار اهمیت قائل شدن برای رای خود هستند نه تصمیم شورای روحانیون. شعار" رای من چه شد؟" عملا به سمبل این مبدل شده است.
نکته جالب توجه سخنان "ابوالحسن بنی صدر" اولین رییس جمهور ایران در این زمینه است که یکی از معماران انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ محسوب می شود. از نظر وی مهمترین عامل موثر و سرنوشت ساز پیروزی انقلاب اسلامی در آن زمان عامل حضور خودجوش و سیل آسای ملت بود. اوضاع کنونی دقیقا یادآور همان سناریوست. به گفته یکی از مسئولین ستاد "میر حسین موسوی"، آنها خود نیز چنین انتظاری نداشتند و خواستار خاموش کردن شعله خشم ملت هستند. اما چگونه؟ مردم در خیابان ها دیگر به این سخنان توجهی ندارند.
البته حکومت خواستار آن نبود که دعوای خانوادگی به بیرون درز پیدا کند. وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی نیز بر همین اساس رسانه های گروهی خارجی را از تهیه اخبار و گزارش از محل تظاهرات بدون مجوز ویژه از حکومت، بر حذر داشت.
پلیس نیز خبرنگاران خارجی و داخلی را بازداشت نموده و عکس ها و فیلم هایی که آنها از محل تظاهرات گرفته اند را ضبط نموده است. از ابتدای این ناآرامی ها دولت بدون تعلل شروع به بازداشت نمودن خبرنگاران نموده است. در میان آنها رییس انجمن خبرنگاران ایران، خبرنگار کانادایی "نیوزویک" و خبرنگار شبکه تلویزیونی بی بی سی دیده می شوند که دولت ایران وی را "عنصر نامطلوب" اعلام کرده است. دلیل این بازداشت ها و ممنوعیت ها طبیعتا بدون توضیح باقی مانده است. در حال حاضر همه به یک اندازه از جمله آیت الله خامنه ای، احمدی نژاد، رفسنجانی به نجات رژیم تمایل دارند. اما دلایل شخصی آنها و دافعه های موجود میان ایشان، اتحاد و یافتن راه های سازشکاری میان آنها را غیر ممکن ساخته است.
به گفته یکی از منابع آگاه در قم، رفسنجانی نظر مساعد شورای تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان برای بررسی مسئله خلع رهبری در مجلس خبرگان را جلب کرده است.
رفسنجانی احتمالا از سوی آیت الله سیستانی یکی از رهبران بانفوذ شیعه که همزمان در ایران و عراق مورد احترام قرار دارد، نیز جلب حمایت نموده است. بر اساس اطلاعات موجود فعلا مسئله وجود جانشین برای وی مطرح نیست. حداقل به طور موقت به جای رهبر قرار است که شورای رهبری انجام وظیفه کند. اما بر اساس گزارشات دیگر، قرار است که یکی از چهره های قدیمی در میان روحانیون یعنی "آیت الله صانعی" بعنوان فرد مورد نظر معرفی شود.
تغییر خامنه ای بدون تردید استعفای احمدی نژاد از پست ریاست جمهوری را به همراه خواهد داشت. البته ممکن است که این مسئله به آرامش خیابان ها منجر شود، اما بحث دیگر آنست که آیا این مسئله مدت زیادی ادامه پیدا خواهد کرد؟ حال بعید به نظر می رسد که رژیم ولایت فقیه بتواند به احیای ظاهری "مردمسالاری دینی" بسنده کند.
-
خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 3 تیرماه ، "پطر گونچاروف"
www.akhbar-rooz.com

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

خاک تو اون سرت کنند نفهم یکمی بفهم
از نوشتن اینجور چیزا چه چیزی بدست می یاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نفهم خاک تو سر بی شورت کنم

ناشناس گفت...

با نگاه به آنچه در ایران میگذرد تحلیل این روزنامه درست و منطقی به نظر میرسد
یک جناح برای رسیدن به قدرت و شکست رقیب از حضور مردم و خواست مردم برای تغییر استفاده میکند و جناح دیگر برای حفظ و تداوم قدرت به منابع نظامی و اقتصادی که در اختیار دارد تکیه دارد
بیچاره مردم.

ناشناس گفت...

از لحن صحبتهای اون آقای فهمیده می شود فهمید که به چه جناح و عقیده ای تعلق دارد اما ای کاش بجای فحش دادن در حد شعور خود نظری ارائه می داد.
به نظرم با وجود محتمل بودن چنین نظریه ای ،هیچ چیز قابل پیش بینی نیست .همانگونه که هیچکس پیشبینی نمی کرد در شرایط سیاسی موجود رهبر جامعه و کسی که نقشی کلیدی در آرام ساختن تنشها دارد اینگونه با سخنان خود،موجب تشدید ناآرامی ها شود

مالک گفت...

این آرزو را با خود به خاک گور میبرید

ناشناس گفت...

دم شما کرم با این حرکت زیبایی که انجام دادی و مطالب واقعگرایانه و اینو بدون سایت تو مثل خاری به چشم دشمنان کثیف و لجن ایران که میان ما زندگی میکنند و امان مردم رو بریدند.

پاینده ایران
ودر احتزاز باد پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان.

ناشناس گفت...

اين ره كه ميرويد به تركستان است اميدوارم خداوند شما را هدايت كندوچشم حقيقت بين به شما بدهد

ناشناس گفت...

خدا به ما چشم حقیقت بین داده واگرنه تو خیابونا نبودویم.
خدا به تو باورمند خرفت جمهوری اسلامی شعور بده.

mojtabahojatoleslami@hotmail.com گفت...

سلام، بر مبنای گزارش بانک مرکزی ۸۷ درصد دستمزد کارمندان و کارگران خرج هزینه‌های خوراکی میشود. سال گذشته این ۴۷ درصد بود. خدا‌را شکر انتخاب آقای احمدی‌نژاد واقعا وضع ما را تغییر داده.آقا محمود دکتر ،بسیجیها و پاسدارها انتخابات را با گلوله برای شما خریدند آیا این برو بچهای شما میتونند تورّم و اقتصاد هرج مرج و گرسنگی را هم با یک گلوله از بین ببرند؟ آیا گلوله‌های اینها میتونه اجاره من رو هم بده،برای خانواده من لباس بخره، خرج تحصیل بچه‌های من بشه؟ لعنت بر من و تمام کارگر‌هایی دیگری که به تو رای دادیم.خدا خودش رحم کند.

ناشناس گفت...

اگه توجه کرده باشید خامنه ای تو سخنرانی هاش دائم از جنگ و دشمن حرف می زنه! آخه لامسب این همه دشمن تراشی تا کی؟پس تکلیف صلح چه میشه؟ مردم ایران دارن از گشنگی میمیرن اون وقت این آقا از جهاد حرف می زنه!پادشاه باید پاسبان مردم باشهنه دشمن مردم سالهاست که حسرت یه زندگی آروم و بی دردسر تو دل هر ایرانی مونده!

Unknown گفت...

سلام، یارانه‌ها که یاری نمیکنند، بنزین و گاز قیمتش سر به آسمان گذاشته، خارجیها هم که تحریممون کردند، با دنیا در افتادیم بخاطر نیروی هسته‌ای، نون هم که چند برابر شده، مردممون هم که هر روز دارند بخاطر بنزین قلابی سرطان شش میگیرند ، دنیا هم با ما در افتاده ، هر وقت هم که حرف می‌زنیم میگویند این همه بدبختیها در راه و برای اسلام است. اسلامی هم که رشد میکنه هر روز، سنّی است نه مال ما شیعه ها.‌ای امام کجایی که روز قضاوت نزدیک است. خودت رحم کن بر ما.