آبهایی كه روزگاری در اقصی نقاط جهان ، از شرق تا غرب ، و از شمال تا جنوب ، خليج فارس ناميده مي شد و در فارسی بودنش هيچ شك و شبهه ای ابراز نمی شد ، امروزه درگير تعصبات و نافهمی هايی شده است كه به عمد سعی دارد ، تا پيشينه ای سه هزار ساله را با دست آويز كردن مشتی اسناد و ادعاهای بی پايه ، كه اغلب آنها هم با ريخت و پاش های شيوخ عرب فراهم و به دست آمده ، تغيير داده و كلاه كج بينی و غرض ورزی خود را ، بر چشمان تيز بين عقبه چند هزار ساله گاهواره تمدن ، بر كشيده و آن را خاموش كنند ؛
اما بر خلاف نيات مغرضانه برخی همسايگان ايران ، اين آبها ، تاريخچه و گذشته دور و درازی دارند ؛ گذشتهای كه مرور آنها ، اين گونه تحريفها را بی اثر میکند ، تحریف هایی كه برخی آن را ظاهری و سطحی و برآمده از تعصبات قومی می دانند ، اما پشتوانهای قوی و برنامه ريزی كاملا حسابشده ، در ورای آن نهفته است ؛
خليج فارس به انگليسي «Persian gulf» به فرانسه «golfe persique» به روسي «persidski zaliv» به تركي «farsi kavfozi» به ژاپني «perusha wan»، به يوناني «persicus sinus» و به رومي «mare persicum» ناميده شده است.
پيشينه تاريخی
در ترعهاي كه به دستور داريوش (518 تا 515 پيش از ميلاد) در كانال سوئز كنده شده، كتيبهاي به دست آمده كه داريوش هخامنشي در آن چنين گفته است
« من پارسی هستم ، از پارس مصر را گشودم ، من فرمان کندن این ترعه را
داده ام از رودی که در مصر روان شده است به دریایی که از پارس آید ».
در ترجمه كتيبه يادشده، داريوش آبهاي جنوبي ايران را «درياي پارسي» ناميده است. نامي كه امروزه و در چند دهه گذشته، به «خليجفارس» تبديل شده است.
در آبان ماه سال 1385 نيز يك كشتي مربوط به دوره «پارتيان» در عمق 70 متري آبهاي منطقه «سيراف» كشف شد كه نخستين و تنها كشتي بود كه در خليج فارس و آن هم با اين قدمت به دست آمده است. پس از كشف اين محموله تاريخي، با بررسيهاي اوليه كارشناسان، چنين به دست آمد كه عبور و مرور اين نوع كشتيها در اين منطقه، نشان از آن دارد كه خليج فارس (درياي پارسي آن زمان) در سيطره ايران و فارس بوده است. از قول «فلاريوس آريانوس»، مورخ يوناني در كتاب تاريخ جنگهاي اسكندر هم نقل شده كه از اين آبها با نام «پرسيكون كيت» يعني همان «خليج فارس» نام برده است.
بنا بر نقل مورخان بزرگ و آثار بر جاي مانده از ايران باستان، از زمان حكومت مادها در ايران، آبهاي خليج فارس و به تبع جزاير آنها جزيي از خاك ايران به شمار ميآمده است و در زمان هخامنشيان هم به موجب بندهاي ستون اول كتيبه بيستون، همه آبها و جزاير خليج فارس، جزو استان پارس و متعلق به ايران به شمار ميرفته است .
«استرابون»، جغرافيدان مشهور قرن اول ميلادي، در كتاب خود و «بطلميوس» جغرافيدان مشهور قرن دوم ميلادي در كتاب «جغرافياي عالم» خود، بارها نام «خليج فارس» را به كار برده و «استرابون» محل زندگي اعراب را بين درياي سرخ و خليج فارس گفته است.اما بر خلاف نيات مغرضانه برخی همسايگان ايران ، اين آبها ، تاريخچه و گذشته دور و درازی دارند ؛ گذشتهای كه مرور آنها ، اين گونه تحريفها را بی اثر میکند ، تحریف هایی كه برخی آن را ظاهری و سطحی و برآمده از تعصبات قومی می دانند ، اما پشتوانهای قوی و برنامه ريزی كاملا حسابشده ، در ورای آن نهفته است ؛
خليج فارس به انگليسي «Persian gulf» به فرانسه «golfe persique» به روسي «persidski zaliv» به تركي «farsi kavfozi» به ژاپني «perusha wan»، به يوناني «persicus sinus» و به رومي «mare persicum» ناميده شده است.
پيشينه تاريخی
در ترعهاي كه به دستور داريوش (518 تا 515 پيش از ميلاد) در كانال سوئز كنده شده، كتيبهاي به دست آمده كه داريوش هخامنشي در آن چنين گفته است
« من پارسی هستم ، از پارس مصر را گشودم ، من فرمان کندن این ترعه را
داده ام از رودی که در مصر روان شده است به دریایی که از پارس آید ».
در ترجمه كتيبه يادشده، داريوش آبهاي جنوبي ايران را «درياي پارسي» ناميده است. نامي كه امروزه و در چند دهه گذشته، به «خليجفارس» تبديل شده است.
در آبان ماه سال 1385 نيز يك كشتي مربوط به دوره «پارتيان» در عمق 70 متري آبهاي منطقه «سيراف» كشف شد كه نخستين و تنها كشتي بود كه در خليج فارس و آن هم با اين قدمت به دست آمده است. پس از كشف اين محموله تاريخي، با بررسيهاي اوليه كارشناسان، چنين به دست آمد كه عبور و مرور اين نوع كشتيها در اين منطقه، نشان از آن دارد كه خليج فارس (درياي پارسي آن زمان) در سيطره ايران و فارس بوده است. از قول «فلاريوس آريانوس»، مورخ يوناني در كتاب تاريخ جنگهاي اسكندر هم نقل شده كه از اين آبها با نام «پرسيكون كيت» يعني همان «خليج فارس» نام برده است.
بنا بر نقل مورخان بزرگ و آثار بر جاي مانده از ايران باستان، از زمان حكومت مادها در ايران، آبهاي خليج فارس و به تبع جزاير آنها جزيي از خاك ايران به شمار ميآمده است و در زمان هخامنشيان هم به موجب بندهاي ستون اول كتيبه بيستون، همه آبها و جزاير خليج فارس، جزو استان پارس و متعلق به ايران به شمار ميرفته است .
همچنين با نيمنگاهي به كتابهاي «سفرنامه ابن بطوطه»، «تاريخ حمدالله مستوفي»، «ياقوت حموي»، «حمزه اصفهاني»، «ناصرخسرو قبادياني»، «ابوريحان بيروني» و «ابن بلخي»، مشخص ميشود كه نام خليج جنوبي ايران، «خليج فارس» بوده است. و به تعبير «جرجي زيدان» در كتاب «تاريخ التمدن الاسلامي»: «درياي فارس نزد متقدمان ـ همه درياهايي كه سرزمينهاي عرب، از مصب آب دجله گرفته تا ايله را احاطه ميكند، «درياي فارس» تعبير ميشده ـ و از آن جمله است؛ آنچه ما امروز آن را به خليج فارس، خليج عدن، درياي سرخ، درياي عرب و خليج عقبه، تعبير ميكنيم».
----------------------------
متن کامل این نوشتار را میتوانید " اینجا " مطالعه بفرمایید - - خليج فارس سه هزار ساله و بدلكاران سي ساله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر