شیرین عبادی : تا آخرین لحظه از موکلین بهایی خودم دفاع خواهم کرد

,









شیرین عبادی وکیل بهائیان زندانی ، اخبار منتشره در مورد خود و دخترش را سراسر کذب خوانده و می‌گوید حق شکایت از این رسانه‌ها را برای خود محفوظ می‌دارد .


بعد از نشر اخباری در مورد همکاری شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل با بهائیان در یکی از روزنامه‌های منسوب به جناح راست، روز گذشته خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران به نقل از یک مقام آگاه خبر از گرویدن دختر شیرین عبادی به آیین بهائیت داد. این خبر در حالی منتشر شده که تعدادی از رهبران بهائیان چندین ماه است که از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده و قرار است مورد محاکمه قرار گیرند. شیرین عبادی وکیل این بهائیان، اخبار منتشره در مورد خود و دخترش را سراسر کذب خوانده و می‌گوید حق شکایت از این رسانه‌ها را برای خود محفوظ می‌دارد.

دویچه‌وله: خانم عبادی، در بعضی از رسانه‌ها آمده است که دختر شما به آیین بهاییت گرویده‌اند. آیا این خبر صحت دارد؟

شیرین عبادی: این خبر کذب محض است و ساخته پرداخته‌ی کسانی‌ست که مایل هستند من از انجام امور وکالتی خودم صرفنظر بکنم. زیرا چندماه است که تعدادی از بهاییان را دستگیر کرده‌اند و خانواده‌ی آنها به من مراجعه و درخواست کردند که وکالت بستگانشان را قبول بکنم. من هم پذیرفتم، و برای این که شهامت دفاع را از من سلب بکنند، برخی روزنامه‌های دست‌راستی که ذکر نامشان باعث شهرت آنها می‌شود و من نامشان را نخواهم برد، شروع کرده‌اند به این که بهاییان از من تقدیر کرده‌اند و به دنبالش متاسفانه «ایرنا»، یعنی خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران، به کذب و به دروغ از قول یک مقام آگاه که معلوم نیست آن آگاهی را از کجا آورده است، اعلام کرده‌است که دختر من به آیین بهاییت گروییده و من به همین دلیل از آنها دفاع می‌کنم. هدف از این دروغ پراکنی و این شایعات بی‌اساس این است که شهامت مبارزه را از من سلب بکنند تا در دادگاه، من از موکلین خودم دفاع نکنم. حال آن که این تصور آنها اشتباه است. بارها آزموده‌اند و دیده‌اند که من تحت هیچ شرایطی از پرونده‌ای که قبول کرده‌ام صرفنظر نمی‌کنم. من اعلام می‌کنم تا آخرین لحظه از موکلین خودم دفاع خواهم کرد و به این گونه شایعات دروغ و بی‌اساس، که تکذیب می‌کنم، اساسا توجهی نخواهم کرد. من یک مسلمان و شیعه هستم. خانواده‌ی من افتخار می‌کنند که شیعه هستند. اما این مانع نمی‌شود که من از بهاییان دفاع بکنم.


قبلا هم دختر شما جانش تهدید شده بود و همین باعث شد که شخص رییس‌جمهور به نیروی انتظامی دستور بدهد برای حفاظت از منزل شخصی شما. فکر می‌کنید چرا حملات متوجه‌ی دختر شما شده است و نه خود شما؟


این حملات همواره متوجه‌خود من بوده و از تاریخی‌که دختر من هم رشته‌ی حقوق بشر را دنبال کرد متوجه او هم شد. همانطور که در آن شکایت‌نامه نوشته بودم، کسانی که آرزوی مرگ من را می‌کنند، افرادی هستند که با افکار من مخالف‌اند و با توجه به شایعه‌پراکنی و دروغ و کذبی که «ایرنا» و مسئولین اطلاع‌رسانی جمهوری اسلامی گفته‌اند، معلوم است کسانی که با افکار من مخالف‌اند چه کسانی هستند.

خانم عبادی شما خودتان را مسلمان شیعه می‌دانید و فرمودید که افتخار هم می‌کنید به این مسئله. با این وجود چه چیزی باعث شد که دفاع از چند رهبر بهایی را به‌عهده بگیرید؟

باید بگویم که هر کسی، حتا اگر قاتل باشد، طبق ضوابط حقوق بشر حق دارد در حین دادرسی از وکیل برخوردار باشد. بنابراین وکالت از یک شخص بمنزله‌ی همسویی با او نیست. من بارها از کمونیست‌ها، از مجاهدین، از سلطنت‌طلب‌ها، از روزنامه‌نگارها و دانشجویان دفاع کرده‌ام. پانزده سال است که این کار را به رایگان انجام می‌دهم. اما ممکن است که با عقاید برخی از آنها هم موافق نباشم. دفاع از یک پرونده الزاما بمنزله‌ی همسویی فکری با موکل نیست. برخورداری از یک دادرسی عادلانه و شرکت وکیل در محاکمات، از اصول اولیه‌ی حقوق بشر است. بنابراین در این ارتباط، من که یک شیعه هستم و افتحار می‌کنم که شعیه هستم، دفاع از بهاییان را برعهده گرفتم.

با توجه به این که گروییدن به آیین بهاییت طبق قوانین ایران جرم محسوب می‌شود، بنابراین این خبری که اعلام شده یک اتهام است که به دختر شما زده شده. آیا شما یا دخترتان قصد شکایت از این افراد را ندارید؟

باید به شما بگویم، در هیچ‌یک از مواد قانونی ما بهایی‌بودن جرم نیست و چنین مسئله‌ای در قانون پیش‌بینی نشده است. اما این یک کذب محض است. من و خانواده‌ام افتخار می‌کنیم که شیعه هستیم. من قانونا حق شکایت دارم و از حق خودم استفاده خواهم کرد و شکایت‌نامه‌ی خودم را هم به صورت نامه‌ی سرگشاده در اختیار همه قرار خواهم داد تا بدانند که حتا خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران این شایعات دروغ را منتشر می‌کند که به دنبالش عده‌ای من را به علت ضدیت با اسلام تهدید به مرگ کنند. و من وقتی که نامه می‌نویسم و آقای رییس جمهور دستور می‌دهند که از من حمایت بشود، بنابراین الان آقای رییس جمهور به‌خوبی می‌دانند که چه افرادی هستند که آرزوی مرگ من را دارند. و من در همین‌جا توجه ریاست محترم جمهوری را به همین مسئله جلب می‌کنم: کسانی که آرزوی مرگ من را دارند و محرکین نوشتن آن نامه‌ها الان به‌راحتی قابل شناسایی هستند.

وصیت نامه " محمد رضا شاه آریامهر " ، به بیان شهبانو فرح پهلوی

،

شاهنشاه آریامهر در آخرین هفته های حیات ، در بستر بیماری و در شرایطی غم انگیز و در اوج تلاش مبارزه با بیماری هولناک خود ، با مزاجی رنجور ، ولی با عظمت روحی ستایش آمیز در ساعات متناوب ، سخنانی ایراد و رهنمونهایی فرمودند که مجموعه این تقریرات به صورت پیام زیر تدوین میگردد ؛ باشد که این نوشته ، ترجمان مکنونات درونی و گواه ایران پرستی ابر مرد تاریخ شاهنشاهی ایران که افتخار همسری او را داشته ام بر صحیفه روزگار نقش بندد :

" در اين هنگام كه دور از خاك وطنم در چنگال اين بيماری جانكاه آخرين روزهای زندگی خود را سپری ميكنم ، به عنوان پادشاه ايران زمين اين پيام را به ملتم كه در شوم ترين دوران تاريخی وطنش روزگار تيره ای را ميگذراند ميفرستم . همانند هر مسلمان معتقدی كه در آستانه مرگ از وجدان پاك و صفای كامل روح برخوردار است خداوند بزرگ را به شهادت ميطلبم ، از آن وقت كه صرفا به خاطر جلوگيری از خونريزی هموطنانم ناچار خاك ايران را ترك كردم آنی از فكر سيه روزی تدريجی ملتم ، و مخصوصا اندوه رقت بارشهادت وطن پرستان با نام و گمنامی كه سينه های فراخ خود را در مقابل جوخه های آتش جلادان قرار داده اند فارغ نبوده و با تار و پود وجودم اين رنجهای روز افزون را احساس كردم و در این رهگذر از تقدیر خود رضایت دارم ، که در این دوران آوارگی ضربات تازیانه سرنوشت ، این رنج ملی را بر روح و جسم رنجور من نیز کوفته است ... شگفت اتفاقيست ، در همان لحظاتی كه قلب من از حركت می ايستد ، قلوب افسران دلاورارتش من نيز كه در تكاپوی نجات وطن بوده اند ، پياپی آماج گلوله های دشمنان ايران قرار ميگيرند ، من این تقارن را به پیوند معنوی ناگسستنی که بین خودم و این ارتش که ناجوانمردانه در بستر یک دسیسه ضد ملی و میهنی قرار گرفت ، وجود دارد ، تعبیر میکنم . وبرای اينكه چنين پيوندی جاودان ماند ، توصيه ميكنم كه بعد از نجات كشورم ، كالبدم درگورستان اين شهيدان جانباخته وطن ، مدفون گردد ... من در اين دقايق واپسين شيرينی خاطرات افق ايران عزيز را كه به آن عشق مي ورزم ، در برابر تلخی زهراگين مرض جانسوز قرار داده ام . خاطره شاليزارهای كرانه های دريای خزر ، و مرغزارهای ديلم ، خاطره قله های پربرف سبلان و سهند آذربايجان ، خاطره كوهستانهای سبز و خرم زاگرس كردستان ، و هامونهای عريان بلوچستان ، خاطره اروندرود خوزستان و هيرمند سيستان ، خاطره دشت ارژن فارس ، خاطره حاشيه های كوير سوزان خراسان و كرمان ، خاطره شهركها و دهستانهای ساحلی خليج فارس ، خاطره كوچ عشاير دلير و فداكار و بطور كلی با انديشه همه گوشه و كنار آن سرزمين مقدس و مردم پرتلاش و پرتوان آن ، چشم از جهان .. فرو ميبندم .

به یاد داشته باشیم که صفحات تاریخ وطن ما ، فراز و نشیب های فراوانی را در خود حفظ کرده است ؛ ولی همچنان که حمله اسکندر ، هجوم مغول ، فتنه افغان و اشغال متعدد بیگانگان ، قادر نشدند مشعل فرهنگ و تمدن باستانی ایران را خاموش کنند ؛ مطمئن هستم شعله های فروزان این تمدن و فرهنگ در پرتو انوار خیره کننده خود بر این سیاهی اندوهبار چیره خواهد شد ، و یک رستاخیز ملی افتخارات نسل حاضر را در تاریخ درخشان ایران ثبت خواهد کرد .

من سرنوشت کشور را به قانون اساسی می سپارم . این قانون اساسی ودیعه گرانبهایی است که انقلاب مشروطیت به ملت ایران ارزانی داشته است ، و به همین جهت صیانت و احترام به اصول آن که بنیان تمامیت ارضی و استقلال میهن ماست و همچنین شالوده حاکمیت ملی ، متکی بر قومیت تاریخی و مبانی اعتقادات مذهبی مردم این سرزمین بر اساس آن استوار است ، بر همه آحاد کشور از واجبات ملی است و پاسداری از آن را به پسرم تاکید میکنم .

امیدوارم او که اینک در عنفوان جوانی است و جوهر وجودش مانند هر جوان ایرانی دیگر سرشار از غرور ملی است ، با درک حقایق این تجربه تلخ تاریخی که ملت ایران به بهای گرانی اندوخته است ، پند زمانه را بیاموزد و فقط به اتکای احدیت متعال و پشتیبانی نیروی مردم و همگامی با آن ، پرچم مقدس سه رنگ ایران زمین را در اهتزاز و سرافراز نگه دارد .

ولیعهد جوان را به ایزد توانا و ملت بزرگ ایران میسپارم .

این آخرین اراده من است . "

معاون مرتضوی ( خلخالی دوم ) : افرادي وابسته به انجمن پادشاهي خارج ازكشور قصد داشتند درتهران بمب‌هاي سيانوري‌ كاربگذارند !!

قاضي حسن حداد ، معاون امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران در رابطه با علت ارسال پرونده‌ي بمب‌گذاري حسينيه شيراز به تهران تصريح كرد: پس از انفجار در شيراز، يك سري تشكيك‌ها ايجاد شد و بعضي از ارگان‌ها و افراد صاحب‌نظر اعلام كردند كه انفجار از داخل مجموعه بوده و بعضي نيز عامل خارجي را باعث اين حادثه مي‌دانستند كه پس از تحقيقات كافي مشخص شد حادثه تروريستي بوده است اما به دليل اين‌كه نيروهاي امنيتي به دنبال مسببان حادثه بودند، بيان شد كه حادثه تروريستي نبوده و يك انفجار داخلي بود। پيگيري اين مساله ادامه داشت تا اين‌كه انفجار هتل جهان در تهران اتفاق افتاد .
معاون امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران با بيان اين‌كه اطلاعات در مورد اين‌كه چه كساني اقدام به اين كار كرده بودند، براي ما مشخص شد افزود: آنها قصد داشتند با تهيه‌ي بمب‌هاي سيانوري در تهران نيز اقدام به بمب‌گذاري‌ كنند. در برنامه‌ريزي‌هاي آنها بمب‌گذاري سه نقطه در تهران و قم وجود داشت. حوزه‌ي علميه‌ي قم و حرم امام مدنظر آنها بود كه به دلايلي، اين دو مكان را مناسب ندانستند و در نهايت دو مدرسه ديگر را در قم شناسايي كردند و قرار بود كه به طور همزمان دو نقطه در قم و يك نقطه در تهران بمب‌گذاري شوند.
حداد با بيان اين‌كه اين افراد سابقه دستگيري نداشتند، به ايسنا گفت: پس از انفجار در هتل جهان تهران، يكي از آنها متواري شده و ديگري كه آسيب ديده بود، دستگير و مورد بازجويي قرار گرفت. با تلاش بي‌وقفه‌ي پليس امنيت تهران و سازمان اطلاعات استان تهران كمتر از 24 ساعت نفر دوم دستگير و كليه‌ي اطلاعات گروه، بدست آمد و حدود 18 نفر در اين رابطه دستگير شدند و در حال حاضر هشت نفر در بازداشت به سر مي‌برند و بقيه به دليل عدم اطلاع از اقدامات تروريستي گروه فعلا با تامين قرار مناسب آزاد شدند.
وي با اشاره به اين‌كه اين افراد به انجمن پادشاهي خارج از كشور وابسته بودند، يادآور شد: پيش از اين در ارتباط با اين گروه طي سه چهار سال گذشته دستگيري‌هايي در سراسر كشور صورت گرفته بود. اين افراد با پول‌هاي بسيار زيادي كه از خارج از كشور دريافت مي‌كردند دست به اقدامات اين‌چنيني مي‌زد...