روزنامه گاردین چاپ بریتانیا گزارشی در شرح وقایع حمله پس از انتخابات به کوی دانشگاه تهران از زبان شاهدان عینی چاپ کرده است.
این جامع ترین گزارشی است که تاکنون از وقایع ساعات نخست دوشنبه 25 خرداد ماه، که طی آن نیروهای امنیتی دولت ایران به خوابگاه دانشگاه تهران حمله کردند، منتشر می شود.
گاردین می نویسد حمله آن شب درحالی رخ داد که تهران دو روز پس از انتخابات هنوز از خشم بروز "تقلب" آرام نداشت.
گاردین می نویسد: "در داخل خوابگاه در خیابان امیر آباد شمالی دانشجویان برای خواب آماده می شدند، هرچند اعصاب متشنج بود. تنها ساعاتی پیشتر چندین نفر در برابر در اصلی دانشگاه کتک خورده بودند."
این روزنامه می نویسد: "آنچه بعد از آن اتفاق افتاد به یکی از رویدادهای محوری در ناآرامی های پس از انتخابات بدل شد؛ پلیس با یورشی خشن به داخل خوابگاه ها به شکستن قفل ها و بعد استخوان ها پرداخت، به ده ها دانشجو حمله کرد، بیش از 100 نفر را با خود برد و پنج نفر را کشت. مقام ها هنوز این حمله را انکار می کنند اما شرحی که از مصاحبه با پنج فرد حاضر در حادثه به دست می آید، داستانی متفاوت را بازگو می کند."
یکی از 133 دانشجویی که آن شب دستگیر شدند به گاردین گفت: "ما آماده خوابیدن می شدیم که ناگهان صدای شکسته شدن قفل ها توسط آنها که می خواستند وارد اتاق شوند را شنیدیم. پیشتر آنها را درحال کتک زدن دانشجویان دیده بودم اما تصور نمی کردم داخل بیایند. این حتی خلاف قوانین ایران است."
به نوشته گاردین 46 دانشجو از یکی از خوابگاه ها دستگیر و به زیر زمین وزارت کشور در آن نزدیکی در خیابان فاطمی منتقل شدند. همانجا در طبقات بالایی ساختمان بود که شمارش آرا - و به ادعای هواداران نامزدهای مخالف، تقلب در آرا - در جریان بود. 87 دانشجوی دیگر به یک ساختمان امنیتی پلیس در خیابان حافظ برده شدند. دانشجویان از شکنجه و بدرفتاری در آنجا سخن می گویند.
در این گزارش آمده است: "پنج نفر جان باختند: فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی. آنها روز بعد در بهشت زهرای تهران دفن شدند که گزارش می شود بدون مطلع کردن خانواده های آنها بود. تحکیم وحدت، یک سازمان دانشجویی، نام آنها را تایید کرده است."
در ادامه گزارش گاردین آمده است: "شاهدان عینی گفتند که این دو دختر و سه پسر هدف ضربات مکرر باتوم برقی در ناحیه سر قرار گرفتند. به خانواده هایشان اخطار داده شد درباره بچه هایشان صحبت نکنند و مراسم ترحیم برگزار نکنند - مانند والدین ندا آقا سلطان، که چهره اش پس از پخش فیلم کشته شدن او به ضرب گلوله در خیابان، با جنبش اعتراضی مترادف شد."
براساس قوانین ایران پلیس، اعضای سپاه پاسداران و سایر نیروهای مسلح و شبه نظامی حق ورود به دانشگاه ها را ندارند - که میراث طغیان سال 1999 دانشجویان است که تا ماه گذشته جدی ترین ناآرامی ها در ایران پس از انقلاب اسلامی بود.
یک دانشجو حوادث یکشنبه شب را چنین برای گاردین بازگو کرد: "پلیس به داخل خوابگاه ها گاز اشک آور شلیک کرد، ما را زد، پنجره ها را شکست و مجبورمان کرد بر زمین دراز بکشیم. من حتی تظاهرات هم نکرده بودم اما یکی از آنها رویم پرید، پشتم نشست و مرا زد. و بعد درحالی که تظاهر می کرد در جستجوی چاقو و تفنگ است، از من سوءاستفاده جنسی کرد. تهدیدمان می کردند که ما را حلق آویز کنند و به ما تجاوز کنند."
به گزارش گاردین یک دانشجوی دیگر ماجرا را اینطور شرح داد: "پلیس ضدشورش در دو صف ایستادند و با بالا گرفتن سپرهایشان یک تونل تشکیل دادند. آنها وادارمان کردند بارها از میان آن بدویم. ما را می زدند و بر سپرهایشان می کوبیدند. پای یکی از هم اتاقی هایم شکسته بود اما باز هم وادارش کردند بدود."
گاردین می نویسد که دیگران رفتار مشابهی را از بسیجی ها دیده بودند.
یک دانشجو به این روزنامه گفت: "یک بسیجی که پشتم نشسته بود به من گفت: 'پسر خوشگله الان هفت ساله که کسی را ..... وقتی رسیدم نشونت می دم که چکار می تونم باهات بکنم.' آنها ما را آزار می دادند و مدعی بودند که به آنها یا رهبر توهین کرده ایم."
به نوشته گاردین یک دانشجوی دیگر درحالی که گریه می کرد گفت: "ظرف یک ثانیه فهمیدم که این ساختمان اصلی وزارت کشور در خیابان فاطمی است. باورم نمی شد، سیاستمداران ارشد، اعضای پارلمان و بازرسان در طبقات بالایی بودند و ما در زیر زمین. شکی ندارم که در طبقات بالا مشغول تقلب در آرا بودند."
گاردین می نویسد که به گفته شاهدان عینی پلیس و ماموران زخمی ها را به حال رها کرده بودند و کسی به یک دانشجو که یکی از چشمانش را در اثر اصابت گلوله پلاستیکی از دست داده بود کاری نداشت. یک شاهد گفت: "ما به آنها تمنا می کردیم کسانی را که بیش از دیگران آسیب دیده بودند به بیمارستان ببرند اما آنها فقط می گفتند: ولشان کنید تا بمیرند."
گاردین می نویسد: "این مخمصه 24 ساعت بعد وقتی فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران و علیرضا زاکانی یک نماینده تهران در مجلس، برای بازداشتی ها صحبت کردند تمام شد. رهبر به آنها گفت که او اجازه ورود پلیس برای کنترل اوضاع خوابگاه را داده بود - اما او چند روز بعد این مساله را تکذیب کرد."
به نوشته گاردین پلیس پیش از آزاد کردن دانشجویان لباس های تازه در اختیار آنها قرار داد. یک دانشجو گفت: "نمی خواستند هیچ شاهدی از آنچه اتفاق افتاده بود وجود داشته باشد. اما چه شاهدی بالاتر از 133 دانشجویی که آنجا بودند و همه چیز را دیدند و عذاب کشیدند؟".
این جامع ترین گزارشی است که تاکنون از وقایع ساعات نخست دوشنبه 25 خرداد ماه، که طی آن نیروهای امنیتی دولت ایران به خوابگاه دانشگاه تهران حمله کردند، منتشر می شود.
گاردین می نویسد حمله آن شب درحالی رخ داد که تهران دو روز پس از انتخابات هنوز از خشم بروز "تقلب" آرام نداشت.
گاردین می نویسد: "در داخل خوابگاه در خیابان امیر آباد شمالی دانشجویان برای خواب آماده می شدند، هرچند اعصاب متشنج بود. تنها ساعاتی پیشتر چندین نفر در برابر در اصلی دانشگاه کتک خورده بودند."
این روزنامه می نویسد: "آنچه بعد از آن اتفاق افتاد به یکی از رویدادهای محوری در ناآرامی های پس از انتخابات بدل شد؛ پلیس با یورشی خشن به داخل خوابگاه ها به شکستن قفل ها و بعد استخوان ها پرداخت، به ده ها دانشجو حمله کرد، بیش از 100 نفر را با خود برد و پنج نفر را کشت. مقام ها هنوز این حمله را انکار می کنند اما شرحی که از مصاحبه با پنج فرد حاضر در حادثه به دست می آید، داستانی متفاوت را بازگو می کند."
یکی از 133 دانشجویی که آن شب دستگیر شدند به گاردین گفت: "ما آماده خوابیدن می شدیم که ناگهان صدای شکسته شدن قفل ها توسط آنها که می خواستند وارد اتاق شوند را شنیدیم. پیشتر آنها را درحال کتک زدن دانشجویان دیده بودم اما تصور نمی کردم داخل بیایند. این حتی خلاف قوانین ایران است."
به نوشته گاردین 46 دانشجو از یکی از خوابگاه ها دستگیر و به زیر زمین وزارت کشور در آن نزدیکی در خیابان فاطمی منتقل شدند. همانجا در طبقات بالایی ساختمان بود که شمارش آرا - و به ادعای هواداران نامزدهای مخالف، تقلب در آرا - در جریان بود. 87 دانشجوی دیگر به یک ساختمان امنیتی پلیس در خیابان حافظ برده شدند. دانشجویان از شکنجه و بدرفتاری در آنجا سخن می گویند.
در این گزارش آمده است: "پنج نفر جان باختند: فاطمه براتی، کسری شرفی، مبینا احترامی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی. آنها روز بعد در بهشت زهرای تهران دفن شدند که گزارش می شود بدون مطلع کردن خانواده های آنها بود. تحکیم وحدت، یک سازمان دانشجویی، نام آنها را تایید کرده است."
در ادامه گزارش گاردین آمده است: "شاهدان عینی گفتند که این دو دختر و سه پسر هدف ضربات مکرر باتوم برقی در ناحیه سر قرار گرفتند. به خانواده هایشان اخطار داده شد درباره بچه هایشان صحبت نکنند و مراسم ترحیم برگزار نکنند - مانند والدین ندا آقا سلطان، که چهره اش پس از پخش فیلم کشته شدن او به ضرب گلوله در خیابان، با جنبش اعتراضی مترادف شد."
براساس قوانین ایران پلیس، اعضای سپاه پاسداران و سایر نیروهای مسلح و شبه نظامی حق ورود به دانشگاه ها را ندارند - که میراث طغیان سال 1999 دانشجویان است که تا ماه گذشته جدی ترین ناآرامی ها در ایران پس از انقلاب اسلامی بود.
یک دانشجو حوادث یکشنبه شب را چنین برای گاردین بازگو کرد: "پلیس به داخل خوابگاه ها گاز اشک آور شلیک کرد، ما را زد، پنجره ها را شکست و مجبورمان کرد بر زمین دراز بکشیم. من حتی تظاهرات هم نکرده بودم اما یکی از آنها رویم پرید، پشتم نشست و مرا زد. و بعد درحالی که تظاهر می کرد در جستجوی چاقو و تفنگ است، از من سوءاستفاده جنسی کرد. تهدیدمان می کردند که ما را حلق آویز کنند و به ما تجاوز کنند."
به گزارش گاردین یک دانشجوی دیگر ماجرا را اینطور شرح داد: "پلیس ضدشورش در دو صف ایستادند و با بالا گرفتن سپرهایشان یک تونل تشکیل دادند. آنها وادارمان کردند بارها از میان آن بدویم. ما را می زدند و بر سپرهایشان می کوبیدند. پای یکی از هم اتاقی هایم شکسته بود اما باز هم وادارش کردند بدود."
گاردین می نویسد که دیگران رفتار مشابهی را از بسیجی ها دیده بودند.
یک دانشجو به این روزنامه گفت: "یک بسیجی که پشتم نشسته بود به من گفت: 'پسر خوشگله الان هفت ساله که کسی را ..... وقتی رسیدم نشونت می دم که چکار می تونم باهات بکنم.' آنها ما را آزار می دادند و مدعی بودند که به آنها یا رهبر توهین کرده ایم."
به نوشته گاردین یک دانشجوی دیگر درحالی که گریه می کرد گفت: "ظرف یک ثانیه فهمیدم که این ساختمان اصلی وزارت کشور در خیابان فاطمی است. باورم نمی شد، سیاستمداران ارشد، اعضای پارلمان و بازرسان در طبقات بالایی بودند و ما در زیر زمین. شکی ندارم که در طبقات بالا مشغول تقلب در آرا بودند."
گاردین می نویسد که به گفته شاهدان عینی پلیس و ماموران زخمی ها را به حال رها کرده بودند و کسی به یک دانشجو که یکی از چشمانش را در اثر اصابت گلوله پلاستیکی از دست داده بود کاری نداشت. یک شاهد گفت: "ما به آنها تمنا می کردیم کسانی را که بیش از دیگران آسیب دیده بودند به بیمارستان ببرند اما آنها فقط می گفتند: ولشان کنید تا بمیرند."
گاردین می نویسد: "این مخمصه 24 ساعت بعد وقتی فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران و علیرضا زاکانی یک نماینده تهران در مجلس، برای بازداشتی ها صحبت کردند تمام شد. رهبر به آنها گفت که او اجازه ورود پلیس برای کنترل اوضاع خوابگاه را داده بود - اما او چند روز بعد این مساله را تکذیب کرد."
به نوشته گاردین پلیس پیش از آزاد کردن دانشجویان لباس های تازه در اختیار آنها قرار داد. یک دانشجو گفت: "نمی خواستند هیچ شاهدی از آنچه اتفاق افتاده بود وجود داشته باشد. اما چه شاهدی بالاتر از 133 دانشجویی که آنجا بودند و همه چیز را دیدند و عذاب کشیدند؟".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر